کد مطلب:276288 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:217
در بیان مقدار کمی از معجزات و کرامات متواتر مولا صاحب الزمان
1 - روایتی است كه شیخ صدوق از محمد بن عثمان عمری نقل كرده كه گفت: هنگامی كه حضرت مهدی علیه السلام متولد شد، نوری از بالای سرش تا بر فراز آسمان درخشید، سپس روی بر زمین نهاد و برای پروردگارش - تعالی ذكره - به سجده افتاد و بعد سر برداشت در حالی كه می گفت: «شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَالمَلائِكَةُ وَأُولُوا العِلْمِ»؛ [1] خداوند به یكتایی خود شهادت دهد، و فرشتگان و دانشمندان نیز به یكتایی او گواهند.
2 - روایت شده است كه: وقتی آن حضرت متولد شد، پرندگان سفیدی از آسمان فرود آمدند و بال های خود را بر سر و صورت و سایر اعضای بدنش كشیدند، سپس به آسمان پرواز كردند، آن گاه حضرت امام حسن عسكری علیه السلام فرمود: آن ها فرشتگان بودند كه برای تبرّك به این نوزاد فرود آمدند و هرگاه این فرزند ظهور كند آن ها یاران اویند.
این حدیث را شیخ صدوق در كتاب كمال الدین آورده است. [2] .
2 - در خبر صحیحی از محمد بن شاذان بن نعیم آمده كه در نیشابور نقل كرده است كه:
[ صفحه 85]
مقدار پانصد درهم بیست درهم كم از مال حضرت قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف - نزد من جمع شد كه خوش نداشتم آن را ناقص بفرستم، لذا بیست درهم كسری را از مال خودم تكمیل كردم و پانصد درهم را نزد محمد بن جعفر فرستادم، ولی ننوشتم كه بیست درهم از من است. پس محمد بن جعفر قبض آن را از ناحیه مقدّسه حضرت قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف - برایم فرستاد كه در آن نوشته شده بود: پانصد درهم كه بیست درهمش از خودت بود رسید.
می گویم: همین روایت را در كافی از علی بن محمد از محمد بن علی بن شاذان نیشابوری با مختصر تفاوت نقل كرده است. [3] .
4 - همچنین در خبر صحیحی از محمد بن هارون روایت كرده كه گفت: پانصد دینار از مال حضرت قائم علیه السلام بر عهده من بود، شبی از شب ها كه طوفان و تاریكی شدید بغداد را فرا گرفته بود. در بغداد بودم و به خاطر وامی كه بر عهده داشتم سخت هراسان شدم و با خود گفتم: چند دكان دارم كه آن ها را پانصد و سی دینار خریده ام ولی آن ها را به پانصد دینار به حضرت قائم علیه السلام واگذار می كنم. وی گفت: پس از آن شخصی به سراغم آمد و آن دكان ها را به حساب آن حضرت از من تحویل گرفت، در صورتی كه به حضرتش ننوشته و به هیچ كس آن راز را نگفته بودم و حتی بر زبانم هم جاری نشده بود. [4] .
5 - روایتی است از علی بن محمد سیمری (یا سمری) نقل شده این كه: به محضر مقدّس قائم - عجّل اللَّه تعالی فرجه - نامه نوشت و درخواست كفن كرد. جواب آمد كه: در سال هشتاد یا هشتاد و یكم به آن نیازمند خواهی شد. پس در همان وقتی كه آن حضرت برایش تعیین كرده بود وفات یافت و یك ماه پیش از فوتش كفن برایش فرستاده شد.
این روایت در كمال الدین آمده است. [5] .
می گویم: و از جمله معجزات آشكار آن حضرت، حصول خواسته های مردم است كه با افكندن عریضه حاجت در چاه آب یا آب جاری انجام می پذیرد و این امر كاملاً دیده
[ صفحه 86]
می شود و مجرّب است و ما آن را در خاتمه كتاب خواهیم آورد ان شاء اللَّه تعالی.
خواننده عزیز! اگر بخواهی بر معجزات آن حضرت مطلع شوی، به كتاب هایی كه برای این منظور فراهم شده مراجعه كن تا بیشتر استفاده كنی. از جمله كتاب ها، كمال الدین شیخ صدوق، و كتاب خرایج شیخ سعید بن هبة اللَّه و بحار الانوار فاضل كامل مولانا محمدباقر مجلسی و النجم الثاقب عالم كامل میرزا حسین نوری - كه خداوند زحمات همگی آنان را بپذیرد و پاداش های بسیار به ایشان عطا فرماید - را می توان نام برد.
من اگر بیش از این مقدار در این زمینه عنان سخن را رها سازم، از كار اصلی ام باز می مانم. لذا به همین مختصر بسنده می كنیم كه: در خانه اگر كس است یك حرف بس است.
[ صفحه 89]
2 - روایت شده است كه: وقتی آن حضرت متولد شد، پرندگان سفیدی از آسمان فرود آمدند و بال های خود را بر سر و صورت و سایر اعضای بدنش كشیدند، سپس به آسمان پرواز كردند، آن گاه حضرت امام حسن عسكری علیه السلام فرمود: آن ها فرشتگان بودند كه برای تبرّك به این نوزاد فرود آمدند و هرگاه این فرزند ظهور كند آن ها یاران اویند.
این حدیث را شیخ صدوق در كتاب كمال الدین آورده است. [2] .
2 - در خبر صحیحی از محمد بن شاذان بن نعیم آمده كه در نیشابور نقل كرده است كه:
[ صفحه 85]
مقدار پانصد درهم بیست درهم كم از مال حضرت قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف - نزد من جمع شد كه خوش نداشتم آن را ناقص بفرستم، لذا بیست درهم كسری را از مال خودم تكمیل كردم و پانصد درهم را نزد محمد بن جعفر فرستادم، ولی ننوشتم كه بیست درهم از من است. پس محمد بن جعفر قبض آن را از ناحیه مقدّسه حضرت قائم - عجّل اللَّه فرجه الشریف - برایم فرستاد كه در آن نوشته شده بود: پانصد درهم كه بیست درهمش از خودت بود رسید.
می گویم: همین روایت را در كافی از علی بن محمد از محمد بن علی بن شاذان نیشابوری با مختصر تفاوت نقل كرده است. [3] .
4 - همچنین در خبر صحیحی از محمد بن هارون روایت كرده كه گفت: پانصد دینار از مال حضرت قائم علیه السلام بر عهده من بود، شبی از شب ها كه طوفان و تاریكی شدید بغداد را فرا گرفته بود. در بغداد بودم و به خاطر وامی كه بر عهده داشتم سخت هراسان شدم و با خود گفتم: چند دكان دارم كه آن ها را پانصد و سی دینار خریده ام ولی آن ها را به پانصد دینار به حضرت قائم علیه السلام واگذار می كنم. وی گفت: پس از آن شخصی به سراغم آمد و آن دكان ها را به حساب آن حضرت از من تحویل گرفت، در صورتی كه به حضرتش ننوشته و به هیچ كس آن راز را نگفته بودم و حتی بر زبانم هم جاری نشده بود. [4] .
5 - روایتی است از علی بن محمد سیمری (یا سمری) نقل شده این كه: به محضر مقدّس قائم - عجّل اللَّه تعالی فرجه - نامه نوشت و درخواست كفن كرد. جواب آمد كه: در سال هشتاد یا هشتاد و یكم به آن نیازمند خواهی شد. پس در همان وقتی كه آن حضرت برایش تعیین كرده بود وفات یافت و یك ماه پیش از فوتش كفن برایش فرستاده شد.
این روایت در كمال الدین آمده است. [5] .
می گویم: و از جمله معجزات آشكار آن حضرت، حصول خواسته های مردم است كه با افكندن عریضه حاجت در چاه آب یا آب جاری انجام می پذیرد و این امر كاملاً دیده
[ صفحه 86]
می شود و مجرّب است و ما آن را در خاتمه كتاب خواهیم آورد ان شاء اللَّه تعالی.
خواننده عزیز! اگر بخواهی بر معجزات آن حضرت مطلع شوی، به كتاب هایی كه برای این منظور فراهم شده مراجعه كن تا بیشتر استفاده كنی. از جمله كتاب ها، كمال الدین شیخ صدوق، و كتاب خرایج شیخ سعید بن هبة اللَّه و بحار الانوار فاضل كامل مولانا محمدباقر مجلسی و النجم الثاقب عالم كامل میرزا حسین نوری - كه خداوند زحمات همگی آنان را بپذیرد و پاداش های بسیار به ایشان عطا فرماید - را می توان نام برد.
من اگر بیش از این مقدار در این زمینه عنان سخن را رها سازم، از كار اصلی ام باز می مانم. لذا به همین مختصر بسنده می كنیم كه: در خانه اگر كس است یك حرف بس است.
[ صفحه 89]
[1] كمال الدين: 433:2؛ و آيه اي كه امام مهدي عليه السلام تلاوت كرد. (سوره آل عمران، آيه 18).
[2] كمال الدين: 431:2.
[3] كمال الدين: 485:2؛ و اصول كافي: 523:1.
[4] كمال الدين: 492:2.
[5] كمال الدين: 501:2.